منوچهر ستوده، ایران پژوه برجسته درگذشت
عصر ایران – دکتر منوچهر ستوده – ایران پژوه نام دار– جمعه شب در ۱۰۳ سالگی در بیمارستان طالقانی چالوس درگذشت.
هر چند این چهره شاخص فرهنگ و ادبیات و ایران شناسی بیش از ۱۰۰ سال زیست اما چنان به نماد ایران پژوهی بدل شده بود که درگذشت او دوستداران این سرزمین را بسیار متاسف کرده است.
با اين كه در رسانه رسمي چندان از او ياد نمي شد فصل نامه بخارا اما به تعبير نيما ” از يادش نمي كاست” و چهار سال پیش و در دوم خرداد ۱۳۹۰ «شب منوچهر ستوده» را برگزار کرد و شماره تیر ۹۲ را به جشن نامه یکصد سالگی او اختصاص داد و چنانچه مقاله اي از او دريافت مي كرد به نشر آن همت مي گماشت.
دامنه پژوهش های ایران شناسی منوچهر ستوده چنان گسترده بوده بود که نزدیک ترین دوست و همکار او – ایرج افشار- جلد پانزدهم پژوهش های ایران شناسی – نامواره دکتر محمود افشار- را با عنوان «ستوده نامه» – منتشر کرد.
ايران پژوه و ايران دوست و ايران شناسي که شامگاه ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ با جهان وداع كرد روز ۲۸ تیر ۱۲۹۲ در تهران متولد شد. او جغرافی دان و استاد دانشگاه تهران بود و از تألیفات وی می توان به ۵۲ جلد کتاب و ۲۸۶ مقاله اشاره کرد اما تمام فعاليت هاي او را مي توان در يك جمله خلاصه كرد: شناختن و شناساندن ايران. منتها ۸۰ سال از عمر را پاي همين گذاشت.
شماری از آثار او از این قرار است: جغرافیای تاریخی شمیران، سفر نامه گیلان ناصر الدین شاه قاجار، تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس، قلاع اسماعیلیه در رشته کوه هخای البرز، تاریخ گیلان و دیلمستان و آثار و بناهای تاریخی گیلان و مازندران و گلستان.
منوچهر ستوده بیش از ۱۰۰ سال زیست اما چنان به نماد ایران پژوهی بدل شده بود که درگذشت او دوستداران این سرزمین را بسیار متاسف کرده است.
پیکر استاد ستوده فردا یکشنبه ۲۲ فروردین از محل بیمارستان طالقانی چالوس به سمت قبرستان تازه آباد سلمان شهر (متل قو) تشییع میشود و در کنار دوست و همکارشان – دکتر صادق کیا- به خاک سپرده خواهد شد.
مراسم یادبود ایران پزوه فقید نیز چهارشنبه این هفته ۲۵ فروردین ۱۳۹۵ در کانون زبان فارسی در موقوفات دکتر محمود افشار برگزار می شود. ( استاد ستوده نيز مانند خانواده افشار باغ خود در سلمان شهر را وقف كرده است: وقف بنياد افشار و دانشگاه تهران).
ستوده شعر هم می سرود و گزاف نیست اگر ادعا کنیم سروده زیر- مربوط به سال ها پیش از این (ششم اسفند ۱۳۲۱ خورشيدي) – نه از سر اغراق های شاعرانه یا زاده خیال که آیینه تمام نمای زندگی اوست:
خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران
بهتر ز هزار گونه آوای
در گوش دلم نوای ایران
خوش تر ز صفای باغ ایران
من را به نظر صفای ایران
همچون دم عیسای مسیحا
جان بخش بود هوای ایران
افسوس ز ظلم روس منکوس
تشدید شده عزای ایران
وان دشمن وحشی ستمکار
برده است همه غذای ایران
وین تفرقه و نفاق اشرار
خسته دل با صفای ایران
گشته است کنون بسی غم افزا
آن ساحت غم زدای ایران
اینک که وطن شدست بیمار
دانی چه دهد شفای ایران
یک رنگی ملت است و دولت
داروی شفای زای ایران
ایران عزیز را خدایی است
امید کند خدای ایران
از چشم بد شریر حفظش
تا بیش شود بهای ایران
تا مسکن اجنبی است کشور
حاصل نشود رضای ایران
زیبد که ستوده وار گویی
خون است دلم برای ایران
* عنوان مستندي كه در سال ۱۳۸۷ و درباره منوچهر ستوده به كارگرداني سيد جواد مير هاشمي و تهيه كنندگي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي ساخته شده نيز برگرفته از همين شعر است: خون است دلم براي ايران…